امیدی به روشنیه شب،مانند امید به روشنیه زندگی ست

شبها،هیچ گاه روشن نمی شوند.همان گونه که زندگی هیچ گاه رویه خوش به ما نشان نمی دهد

آسمان دل ما همیشه شب است،فقط بعضی از ما انسان ها می خواهیم آن را گرگ و میش جلوه دهیم

فریاد هایی که گاه هیچ گاه به زبان نمی آوریم و در دل می کشیم،تا شاید کسی آن را بشنود

ماسک هایی که می زنیم تا زیبا جلوه کنیم،شاید این کار ما درست باشد و زندگی بالماسکه ای باشد

که هر کدام از ما می توانیم بر خلاف قوانین ماسک های زیادی به صورت بزنیم،یک روز گریان

روزی خندان و شاید،شاید و فقط شاید روزی انسان

انتظار بیهودهء ما برای ظهور رویاییه ((او)) برای خلاصی از این مرگ تدریجی، او مهم نیست

که باشد یا حتی چه باشد فقط او باشد و بیاید برایه بردن ما از شب به روز

خدایی که نرخش چندان نیست،کمی ریش و دو رکعت نماز و اوتومبیلی مشکی

صدای هر سازی،هر کسی را یاد خاطره ای و شاید آینده ای می اندازد،اما صدایه ساز تن صدایت

برایه من خاطره نیست که خود زندگی ست،که تنها لحظات ضربان زندگی در شریانه حیات کوتاه

زندگیه تیره است

آنها نمی دانند،آنها درک نمی کنند،آنها نمی دانم که هستند،اما نمی فهمند که من و تو حتی از لرزهء

آرشه رویه ویولون آغوش می گوشودیم تا آرامش بگیریم از این لرزه ای که بر جانه ماست، از این

طوفانه آغاز شده در حیاتمان از رویه نفس هایی که میزد نوازنده

نمی دانم در درونم چه می گذرد،چه چیز یا چه کس مرا آرام می کند،شاید هیچ کس نداند که واقعا

چه چیزی او را به آرامش می رساند،اما آنچه مطمئن هستم این است که در کنارت نیاز به آرامش

ندارم که تو خود عین آرامشی

فراموشت نمی کنم                 شاید که برگردی 1 روز
تو هم فراموشم نکن                 آخه دوست دارم هنوز
.....................
عکس تو رو دارم هنوز               فقط همین مونده برام
شبا نگاهش می کنم               به یاد روز خنده هات

_-___-____-____-____-____-____-____-____-____-____-____-___-___-_

باز باید راهی شد
راهی 1 راه دور
تا کجا ؟
اینبار هم نمی دانم
لحظه ای افسوس و اندوه
1 لحظه تردید کافی است
خواهم رفت
راه طولانی و سرد است
خط نوشته هایت
 کوله پشتی را سنگین و غمگین کرده است
به جاده ی آمده نگاه می کنم
سردم می شود
آتشی با نوشته هایت بر پا می کنم
و برای خاطرات  از دست رفته
اشک می ریزم

نوشته از   س.م

آن چنان چشم انتظار دیدنت هستم که باور نخواهی کرد
لحظه ای به گذشته بازگرد

هنوز هم به تعداد بزرگترین دوست داشتن ها
دوستت دارم

______________________________________________
کی از تو مهربون تر وقتی  غریب و بی کسم
با شوق حس عطر تو تازه می شه هر نفسم  
*****
عشق من رو پیدا بکن از توی نامه های گمشده
شاید بفهمی چرا این دلم از خود بی خود شده
______________________________________________

......
دیشب ...... بودم
عکستو روی 1 دیوار دیدم  تا می خواستم نزدیکش بشم 1 در جلوم می دیدم
1 تخته هم بود که روش پر از حرف ها و خاطرات تو بود
مست بودم و همه رو پاک کردم

الانم دیگه چیزی رو به یاد نمی.......

منو ببخش گل زیبا ولی خودت خواستی اینطور

**************************************************************
______________من تمام هستی ام را در نبرد با سرنوشت آتش زدم____________

می شه خیلی حرف هارو  خیلی ساده تر گفت
می شه دروغ نگفت و عاشق بود
.............
واسه گفتن خیلی از حرف ها دیگه وقتی نیست
.............
دیگه نه حوصله ای هست نه وقتی
............. 

بیا با من قدم بزن
توی کوچه ی  درد و دل هام
---------
بشکنه تنهایی من
با 1 تبسم با 1 سلام ................

____________________________________________________________سکوت.............

.........

دستم بی صفحه کلید واسه نوشتن نمیره
واسه این پست فقط این آهنگ رو می تونم واستون بزارم

آهنگ تنها توی خونه - جهان بانی - دانلود

..........
بازگشت بعد از 8 ماه
یعنی 1 عمر خاطره .......

آرشیو قدیم وبلاگ غیر قابل دسترس هست و دلیلش هم اینه که بعضی از مطالب ........
دلیل خاصی واسه راه اندازی مجدد این وبلاگ هم ندارم

منتظر پست جدید باشید