ديروز در خيابان ها دنبال بهانه اي براي بودن مي گشتم
ساعت ها گشتم
ولي جز نقاب ها كه عده اي بر صورت زده بودند نديدم
خسته بودم از اين همه خستگي
ناگهان صدايي پاهايم را بي اختيار به صوي خود فراخواند
1 لحظه سكوت كن دوست من
به اندازه ي 3 شماره
1 .......2 .........3
نمي دانم چندين نوزاد در اين 3 شماره به دنيا آمدن
حالا 1 سوال
او
سوال هاي بي جواب براي من
1- چرا بايد همه در گناه حضرت آدم شريك باشيم ؟
2- مي گويند قسمت نبود (پس چي بود؟) ؟
3- چرا در جشن تولد به جاي سوگواري جشن مي گيرند ؟ مگر غير اين است كه 1 سال به مرگ نزديك مي شويم ؟
1 لحظه سكوت تمام اتاق رو فرا گرفت