• وبلاگ : بيا برگرد به خونه
  • يادداشت : اميدي به روشنيه شب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 49 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + س 

    ديروز در خيابان ها دنبال بهانه اي براي بودن مي گشتم

    ساعت ها گشتم

    ولي جز نقاب ها كه عده اي بر صورت زده بودند نديدم

    خسته بودم از اين همه خستگي

    ناگهان صدايي پاهايم را بي اختيار به صوي خود فراخواند