به نام خدا
-----------------
بهترینم مرا ببخش
در دلم هنوز چیزی سنگینی می کند
حسرت از نگفته ها
زمانی که دستانت را به من دادی
کاش در چشمانم نگاه می کردی
کاش برق چشمانم را می دیدی
می خواستم برایت فریاد بزنم اما نتوانستم
مرا ببخش
نمی دانم جادوی دستانت بود یا چشمانت
که چنین به دنبالت دوان دوان می دوم
کاش می دیدی شب هایی که خوابت را می دیدم
بیدار می شدم بهانه ات را می گرفتم
عکست را نگاه می کردم
بغضم صبوری نمی کرد و جایش را به اشک هایم می داد
می دانم که لایق تمام مهربانی هایت نیستم
پس مرا ببخش
من بی تو هیچم و تنها
بهترینم در کنارم بمان که بی تو می میرم