سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بیا برگرد به خونه
صفحه اصلی وبلاگ
پارسی بلاگ
شناسنامه من
ایمیل من
من در یاهو
 RSS 
اوقات شرعی
چهارشنبه 85 آبان 3 ساعت 3:30 صبحمنتظرم

 

به نام خدا

..........

چهره ات را به یاد نمی آورم ..............

زیبا بودی ؟؟؟؟

از من نترس دستان سردم زمانی که گرمای دستانت را احساس کرد نمی توانست دروغ بگوید .............

از قلبم برایت عروسکی ساختم .... عروسکی زیبا و فریبنده .... به دستانت دادم تا با آن بازی کنی

خودم به نظاره نشستم .. از دور نوازشت کردم ......

کاش می توانستم بیشتر از این به تو می دادم ...... کاش می شد لحظه های جوانی ام را برای روز تولدت به تو هدیه می دادم تا طراوت و زیباییت را در دوران پیری و نا توانی ام می دیدم .......

ولی 1 چیز را نفهمیدی .........

نفهمیدی که عروسک من هستم ........ عروسک 1 بار عاشق می شود ..... برای 1 نفر می ماند و بدون او می میرد ..........

اما تو دوباره می خندی و عاشق می شوی ..................

از اینکه عروسک و بازیچه خنده هایت شدم دلگیر نیستم ..............

حرف های دلت را به عروسک فراموش شده ات بگو ........ از خواستن و نخواستن هایت بگو ............

نگران چه هستی ؟؟؟؟ تمام نگرانیت و تمام خاطراتت را که چند تکه کاغذ وعکس ..........

هر چه هست ساده بگو ..........

اما می خواهم از احساس خودم بگویم ............

هنوز لحظه ها با تو زیبا هستن ..... دروغ بود اگر گفتم چهره ات را فراموش کردم چون فراموش کردن تو با مردن فرقی ندارد ......

نمی خواهم این بار .........

ماندن یا رفتن با تو ......

منتظر می مانم برای شنیدن از تو ...........

................

...........

منتظرم

 

 


متن فوق توسط: میثم نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)

درباره خودم
بیا برگرد به خونه
مدیر وبلاگ : میثم[56]
نویسندگان وبلاگ :
مهناز[52]

کوله باری از خاطره و تجربه
آرشیو یادداشت ها
12
لوگوی من
بیا برگرد به خونه
لوگوی دوستان من


آهنگ وبلاگ من
اشتراک در خبرنامه