[ناراحت] سلام.....يك روز به سراغم خواهد آمد با عشق؛ با وجود خستگيهايم تو او خواهد پذيرفت ،
يك روز برايش قصه اي خواهم خواند از عشق، و او به قصهام با تمام غم هايش گوش فرا خواهد داد.يك روز او را به دشتي خواهم برد، پر از شقايق و او با تمام خستگي هايش با من همراه خواهد شد.يك روز او را براي هميشه با خود مي برم، به ناكجا و او با تمام دلتنگي هايش با من خواهد آمد .و چشم هايي كه دوباره يكديگر را خواهند يافت،رسيدن هايي كه ديگر ميان جاده هاي دوري راه گم نميكنند.زميني كه ما را در كنار هم خواهد ديد و ماه و خورشيدي كه براي هميشه بر من و او خواهند تابيد !!نميدانيد توي همين پنج دقيقه صحبت کردنهايم با ((عزيز دل)) احساس ميکنم که چقدر خوشبختم !!ولي او ديگر با من صحبت نمي کند....[ناراحت]آرزوهاي محال .....[ناراحت] به روزم[ناراحت] باز هم بايد مرا ببخشيد چون هنوز دست در گچ دارم..!تنها 7 روز ديگر مانده تا از اين لاکردار خلاص شوم...خوشحال ميشوم باز هم تحملم کنيد...!منتظرم........
www.hoviyat-i-gomshodeh.persianblog.com