من از طرزنگاه تو اميد مبهمي دارم.نگاهت را مگيراز من كه با آن عالمي دارم.اگر دورم ز ديدارت دليل بي وفايي نيست.وفا آن است كه نامت را هميشه بر زبان دارم...
بيا برگرد به خونه
دوستت دارم
بيا برگرد به خونه ..............
...................
...............
........
...
.
اخ نميدونم چرا اتقدر دلم از دستت گرفت امشب. ناراحت نشي ولي حرفات مثل يه پتك كوبيده شد روي سرم . چقدرم دلم ميخواد گريه كنم .حالمو بد جوري گرفتي طوري كه نميتونم كارتو و منظورتو هيچ جوري توجيح كنم . اميدوارم صبح كه پا شدم انجور نباشم .خيلي بي انصافيي.
سلام.
وبلاگ زيبايي داريد.
از ديدارتون خوشحال شدم و با تبادل لينك موافقم.من لينك شما رو مي گذارم.
تو به من خنديدي
و نميدانستي
من به چه دلهره از باغچه همسايه
سيب را دزديدم
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد
غضب آلوده به من كرد نگاه
سيب دندانزده از دست تو افتاد به خاك
وتو رفتي...
وهنوز
سالهاست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان
مي دهد آزارم
و من انديشه كنان
غرق اين پندارم
كه چرا
خانه كوچك ما سيب نداشت...
سلام
هميشه عشق يكي خدا هم يكي. عاشق صداي پاي معشوق را ميشناسد.اگر قدم بر چشمهايمان بگذارد.
خدايا توان مرا ميبرند---- کجا ميبرندش کجا ميبرند؟
خدايا گل من که نيلي نبود----جواب پيمبر که سيلي نبود!
گل من در اين کوچه پرپر شده---گل من فدايي حيدر شده
امشب بايد گريست اما آهسته آهسته.
با مطلب آهسته گريه کنيم در خدمت شما هستم
اللهم العن الجبت و الطاغوت
يا علي
[ناراحت] سلام.....يك روز به سراغم خواهد آمد با عشق؛ با وجود خستگيهايم تو او خواهد پذيرفت ،
يك روز برايش قصه اي خواهم خواند از عشق، و او به قصهام با تمام غم هايش گوش فرا خواهد داد.يك روز او را به دشتي خواهم برد، پر از شقايق و او با تمام خستگي هايش با من همراه خواهد شد.يك روز او را براي هميشه با خود مي برم، به ناكجا و او با تمام دلتنگي هايش با من خواهد آمد .و چشم هايي كه دوباره يكديگر را خواهند يافت،رسيدن هايي كه ديگر ميان جاده هاي دوري راه گم نميكنند.زميني كه ما را در كنار هم خواهد ديد و ماه و خورشيدي كه براي هميشه بر من و او خواهند تابيد !!نميدانيد توي همين پنج دقيقه صحبت کردنهايم با ((عزيز دل)) احساس ميکنم که چقدر خوشبختم !!ولي او ديگر با من صحبت نمي کند....[ناراحت]آرزوهاي محال .....[ناراحت] به روزم[ناراحت] باز هم بايد مرا ببخشيد چون هنوز دست در گچ دارم..!تنها 7 روز ديگر مانده تا از اين لاکردار خلاص شوم...خوشحال ميشوم باز هم تحملم کنيد...!منتظرم........
www.hoviyat-i-gomshodeh.persianblog.com
محمد رضا جان ممنون
اينجا که ظارهرا يه عاشق مينويسه ... ميثم ؟؟ ... اون يکي کجاست پس؟؟ ... متن زيبا و عشقولانه ايي بود ... مطمدنن اگه طرف آدم اين چيزا رو بخونه و نياد طرف آدم خيلي بي احسسسسساسه (موفق باشي و خندون)
راستي از اينکه بهت دير سر زدم شرمنده .... گرفتار بودم ... البته الان هستم ... منتها تو امتحانات.
اتفاقي وبلاگتون رو ديدم. نوشته بوديد دلم طاقت اشكهايت را ندارد.
دلم هوايي شد. بگذريم از دردهاي دل من...
موفق باشيد
نوشته هاتو همين الان خوندم الان ساعت 4 هست
1 مطلب هم واست نوشتم كه بعدن برات ميزارم
امشب بازم نذاشتي بخوابم يادت باشه
مي دونم چي مي خواي بگي ( آره عزيزم از خودمم بيشتر دوستت دارم)
بهتربنه من خوب بخوابي
دوستداره هميشگيت : ميثم